ذیل کلمه ی "اثیر" در فرهنگ دهخدا آمده: "بِ عقیده برخی از فلاسفه، روحِ عالم است" . . می اندیشم،، کِ بالطبع من هم جزئی از روح این عالمَ م؛ بگذارید از این چهار حرفیِ ساده، ساده سخن بگویم: من یک "اثیری ام" ، جزئی از روح این عالم، تنها بخشِ خداییِ این کره ی مادی کِ تعلق دارد بِ فلک الافلاک؛ جسمی خاکی کِ روحی روحانی آن را احاطه کرده،، درنتیجه، اینجور ساده نمی شود! باید فکری کنم برای زیستن ِ این روحِ روحانی،، پس دستی بِ آتشِ کلمه ها می برم؛ یک جور های غریبی قصد می کنم بنشینم و نگاه کنم بِ روح ِعالم، بِ " اثیر " خفته در تنم ..